محورها وزیر موضوعات (گزاره‌هاى) مرحلۀ استانى

محور فرهنگی

ضعف در قرارگاه فرهنگی (شورای عالی انقلاب فرهنگی) باعث ایجاد موازی کاری در حوزۀ فرهنگی شده است.
ضعف هویت جمعی در شواری عالی انقلاب فرهنگی از علل اختلالات فرهنگی است.
پوشش، امری شخصی است و دولت نمی‌تواند در آن دخالت كند.
اگر جمهوری اسلامی روابط زن و مرد را آزاد بگذارد، مردم چشم و دل سیر می‌شوند.
صدا و سیما به علت غلبۀ تهیه‌كنندگان و نداشتن مدل مناسب و قوى، در تهیه سریال‌ها منفعل است.
از علل افزایش سن تجرد، تغییر نگاه جوانان به ازدواج، تحت تأثیر فرهنگ غرب و تبلیغات رسانه‌هاى غربى است.
براى حفظ سلامت اخلاقى جامعه، ممیزى فیلم و محصولات فرهنگى ضرورى است.
حجاب اجبارى متناقض با كلام الهى «لا اگراه فى الدین» است.
استفاده از اینترنت ملى، راه‌حلّ مناسب براى جلوگیرى از ورود محتواى نامناسب است.
پذیرش یا حتى توجه مردم به توصیه‌هاى غیر‌تخصصى سلبریتى‌ها ناشى از عدم حاكمیت تخصص‌‌‌گرایی بر فرهنگ عمومى كشور است.
فرهنگ‌سازىِ پذیرش خطا و نقدپذیرى مدیران، سبب افزایش اعتماد آحاد جامعه به حاكمیت می‌شود.
ضعفِ پذیرش ضوابط و توصیه‌هاى اخلاقى مانند حجاب در برخى از افراد ریشه در بى‌تفاوتى مسئولین مربوط، نسبت به سایر حقوق و مطالبات آنان دارد.
جراحى‌هاى زیبایى در جامعه ناشى از كمبود اعتمادبه‌نفس افراد است.
اعمال قوانین بازدارنده (محدود کننده) برای فرهنگ‌سازى در جامعه لازم است.
فضاى مجازى بدون استفاده از ابزار سلبى، قابل كنترل و مدیریت است.
دین‌گریزى در بعضى از جوانان ناشى از ضعف اقتصادى است.
یکی از دلایل ضعف در تولیدات سینمایی و صدا و سیما، رانتی بودن واگذاری پروژه‌ها است.
حضور زنان در ورزشگاه‌ها منافى عفت عمومی است.
داخل خودرو باید به‌عنوان حریم شخصی افراد محسوب شود.
ضعف آموزش تاریخ علم در رشته هاى آموزشى موجب ایجاد گسست فرهنگى شده است.

محور اجتماعی

سیاست ارتقای سواد رسانه‌اى جایگزین مناسبى براى سانسور است.
برای رفع مصلحت‌اندیشی‌ها و همچنین کندی در برخورد با مدیران متخلف، اراده‌ای قطعی و پایدار در حاكمیت وجود ندارد.
حجاب وروابط آزاد از مسائل شخصى بوده و نظام نباید در آن مداخله كند.
گشت ارشاد در جامعه لازم است.
اشتغال زنان درجامعه اثر منفی بر ازدواج و ثبات زندگی دارد.
عدم تناسب تحصیل با اشتغال از عوامل ایجاد ناامیدى در جامعه است.
بسترسازى براى ورود جوانان به عرصه‌هاى مدیریتى، فكرى و اجرایى كشور وجود ندارد.
حوزه و دانشگاه براى ایجاد مطالبه عمومى و نخبگانى درخصوص تحقق بیانیۀ گام دوم انقلاب، فاقد برنامه و داراى تقصیر است.
الگو‌سازى سلبریتى‌ها به جاى نخبگان و متخصصین در میان مردم موجب بروز بحران‌هاى اجتماعى شده است.
فیلترینگ فضاى مجازى، ناقض حقوق و آزادى‌هاى اجتماعى است.
جمهوری اسلامی در زمینۀ عدالت اجتماعی، كارنامۀ قابل قبولی ندارد.
افزایش حضور اجتماعى زنان موجب تضعیف نظام خانواده می‌گردد.
استفاده از قوۀ قهریه براى نهادینه كردن قانون مجاز است.
افشاگرى فساد سبب سلب اعتماد عمومى از حاكمیت و جامعه می‌شود.
حذف ایران از كمیسیون مقام زن سازمان ملل ناشى از ضعف عملكرد معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهورى و ضعف دیپلماسى است.
گسترش فرهنگ نقد و گفتگو و شفافیت عملكرد مسئولین موجب ارتقاى اعتماد و حفظ سرمایه‌هاى اجتماعى است.
اکثر آسیب های اجتماعی موجود در جامعه به‌دلیل ضعف در نظام تعلیم و تربیت اجتماعى است.

محور سیاسی

حمایت از جبهۀ مقاومت در منطقه در راستاى منافع ملى ایران است.
طرح صیانت از فضاى مجازى موجب تضییع حقوق كاربران می‌شود.
در جمهوری اسلامى ، اراده‌اى راستین براى مقابله با فساد وجود ندارد.
برگزاری رفراندوم برای انتخاب نوع حکومت و قانون اساسی توسط عموم مردم و تکرار آن در هر دهه ضرورى است.
حمایت جمهورى اسلامى ایران از مسلمانان جهان گزینشى است.
در سیاست خارجى ایران، میدان بر دیپلماسى اولویت دارد.
اگر انقلاب نمى شد، الان قوى‌ترین كشور منطقه ودر اوج رفاه و امنیت بودیم.
عدم بررسی علنی و شفاف كارنامه یا محاکمۀ مدیران بعد از تغییر مسئولیت‌، مردم را به حكومت بى‌اعتماد ساخته است.
كمتر شدن فاصلۀ اغتشاشات در بیش از دو دهه اخیر بیانگر عدم پذیرش نقاط‌ ضعف از سوى حاكمیت است.
مذاکره در ارتباط با سیاست‌هاى دفاعى و موشكى، اقتصاد و امنیت ایران را تامین می‌كند.
تعدد و تكثر احزاب به‌نفع نظام اسلامى است.
میزان مشاركت مردم در انتخابات ملاک مناسبی براى سنجش مشروعیت ومقبولیت نظام سیاسى است.
اختیارات ریاست جمهوری براى ادارۀ كشور و رفع مشكلات موجود كافى است.
مقابله با فساد برخی از آقا‌زاده‌ها به‌صورت گزینشی است.
در جمهورى اسلامى فساد، سیستماتیک نیست.
اختیارات رهبرى بى‌حد‌ومرز است.
اگر حكومت پهلوی اوّل ادامه بیدا می‌كرد همین قدر پیشرفت كه در 4٣ سال اخیر ایجاد شده است، اتفاق می‌افتاد.
ضعف سواد رسانه‌اى مدیران فراجا وقوۀ قضائیه از علل اصلى اغتشاشات اخیر است.
ایران مستقل از بلوک شرق است و شعار نه شرقى و نه غربى محقق شده است.
در جمهوری اسلامی امکان دیکتاتوری وجود ندارد.
جمهورى اسلامى می‌تواند در عین رابطه با آمریكا استقلال خود را حفظ كند.
می توان بدون اتكا به آمریكا بر مشكلات كشور فائق آمد.
نظام نیمه پارلمانى، نیمه ریاستى در جمهورى اسلامى موجب توزیع نادرست قدرت و ضعف عملكرد اجرایى شده است.

محور اقتصادی

عدم شفافیت مدیریت اقتصادى سازمان‌ها، مهمترین عامل گسترش فساد مالى و ادارى در آنها است.
فساد، جز با اهتمام كلیۀ اركان حكومت در اصلاح و اجراى سامانۀ سوت‌زنى یكپارچه، ریشه‌كن نمى‌شود.
تحقق عدالت مالیاتى فقط با اهتمام جدى حكومت بر اجراى دقیق قانون مالیات بر عایدى سرمایه محقق می‌شود.
دولت با حذف ارز ترجیحى، باعث گرانى‌هاى اخیر شده است.
حذف تدریجى یارانه‌هاى پنهان و پرداخت مستقیم به مردم تضمین كنندۀ ایجاد عدالت اقتصادى نیست.
تعامل اقتصادى با شرق نسبت به غرب، منافع اقتصادى كشور را بهتر تأمین می‌كند.
اقتصاد مقاومتی به معنای فاصله گرفتن از اقتصاد جهانی است.
قانون نانوشتۀ عدم بازخواست از مدیران پس از اتمام دورۀ مسئولیت، سبب عدم نگرانى از تصمیم‌هاى غیر مسئولانۀ آنان به‌ویژه تصمیمات اقتصادى در زمان فعالیتشان است.
چالش اساسى كشاورزى ایران، تولید غیراقتصادى است.
افزایش بى‌رویۀ قیمت ها در كشور متأثر ازعدم توافق با آمریكا وتداوم تحریم‎ها است.
علم اقتصاد، اسلامى و غیر‌اسلامى ندارد.
جراحى اقتصادى كشور باید ابتدا از دولت و مدیران شروع شود.
ریشۀ مشكلات اقتصاد كشور، تمایل به همرنگ شدن با نظام هاى بین المللى اقتصادى است
قصور و غفلت دانشگاه و حوزه در احیای امر به معروف و نهی از منكر تخصصی مدیران و بدنۀ اقتصادى كشور، از عوامل مهم و كلیدى وضع موجود است.
اگر انقلاب نمى‌شد، الان اوضاع اقتصادى بهترى داشتیم.
تغییر روند شاخص بورس برای جبران ضررهای مردم در بازار سرمایه در کوتاه مدت امكان پذیر است.
تفكیک پایتخت اقتصادى از پایتخت سیاسى (تهران) سبب رشد محسوس اقتصادى كشور خواهد شد.
طرح اقتصاد ایالتى و محلی بهترین راه براى برون‎رفت از بحران اقتصادى فعلى كشور است.
تحول و جهش اقتصادی ایران جز با حذف بانکهای خصوصی، ممکن نیست.

محور سلامت

گسترش خدمات نظام سلامت در نقاط محروم منوط به افزایش ظرفیّت دانشجویان علوم پزشکی است.
همسویی با سیاست های سازمان بهداشت جهانی در تعیین سیاست های جمعیّتی، یک تجربۀ جهانی و عامل توسعه پایدار است.
خانوادۀ پرجمعیّت با منابع ثابت اقتصادی موجب تربیت نسلی افسرده، کم سواد و فاقد شغل مناسب می شود.
اولویّت در تخصیص منابع و امکانات، گسترش بیمارستان ها و مراکز درمانی است.
تأکید بر طبّ سنّتی و سرمایه گذاری در این بخش، یعنی عقب ماندن از روند سریع طبِّ مدرن و در عصری که علم در مقیاس سلّولی و مولکولی و امکانات فوقِ مدرن در حال پیشرفت است طبّ سنّتی جواب نمی دهد.
طبّ سنّتی، شِبه علم است و نه علم ؛ و سابقۀ جدّی علمی و پژوهشی ندارد.
تعطیل شدن غربالگری جنین موجب تولّد نوزادان با بیماری های ژنتیکی و تحمیل هزینه های گزاف به جامعه و خانواده ها است.
ادغام آموزش پزشکی در بخش بهداشت و درمان تجربه ای موفّق و مؤثّر در پیشرفت های کشور در حوزۀ علوم پزشکی و نظام سلامت بوده است.
مدیریّت یک علم و دانش پیچیده و تخصّصی است و دانش آموختگان رشته های مدیریّت خدمات بهداشتی و اقتصاد سلامت باید در رأس هرم مدیریّتی نظام سلامت و دانشگاه ها قرار بگیرند.
گسترش دانشکده های علوم پزشکی در شهرهای مختلف موجب گسترش فرصت های آموزشی، رفع محرومیّت های نقاط محروم و ارتقاء سلامت مردم می شود.
تعداد دانش آموختگان علوم پزشکی کافی و متناسب است و بهبود وضعیّت سلامت کشور به تصحیح رویکردهای مدیریّت منابع انسانی نیازمند است.
افزایش جمعیّت یکی از مؤلّفه های پیشرفت کشور است.
در حوزۀ سلامت چاره ای جز پیشگیری و کاهش بارِ بیماری ها نداریم؛ و هر چه در بخش درمان هزینه کنیم ضرر و زیان است.
طبّ ایرانی میراث علمی دانشمندان و حُکمای بزرگی است که قرن ها پاسخگوی نیازهای حوزۀ سلامت بوده و سایر کشورها نیز آن را تجربه کرده اند.

محور هنر و معماری

اصالت هنر و اصیل بودن هنر اهمیتی ندارد و نمونه‌های بدلی و الگوگرفته از آثار شاخص هنری هم می‌توانند در شمار آثار هنری فاخر و اثربخش در شمار آیند.
آفرینش آثار هنری ذاتی است یا اکتسابی؟ اصالت با کدامست؟ (این نگاه همانند نگاه جبری و اختیاری است)
آفرینش آثار هنری اکتسابی نیست و تمام فرآیند آفرینش ذاتی است و همین امر سبب اصالت آثار است و نباید آفرینش هنری را با مختار بودن انسان در عین اجبار سنجید.
شخصیّت هنرمند مهمّ¬تر از ارزش هنری آثار اوست و گستره اثرگذاری اجتماعی او بیش از آثارش است.
هنر برای خلق پیام شعاری بیش نیست و آنچه باید معیار ارزشگذاری گردد، نگاه هنر برای هنر است.
فرهنگ مصرف آثار هنری بویژه آثار شنیداری (موسیقی) در خانواده‌های ایران جایگاهی ندارد و نباید در پی ارتباط و تأثیر اجتماعی آن بر سبک زندگی نسل جدید بود.
رعایت مالکیت معنوی یا حق نشر (کپی رایت) می‌تواند بزرگترین مانع برای دیده شدن آثار هنری و بالطبع فرهنگ‌سازی باشد و هدف هنرمند باید تولید آثار فاخر باشد بدون چشم‌داشت مالی.
نباید تجربه هنری را به مثابه و مرتبط با تجربیّات عرفانی و دینی دانست.
هنر دینی عبارتی برساخته است و هنر با دین هیچ نسبت و ارتباطی ندارد.
نمی‌توان و نباید نسبتی بین اخلاق و هنر برقرار کرد. چنانکه ارزش‌ آثار هنری بر پایه بازنمایی ارزش‌های اخلاقی شکل نمی‌گیرد.
زیبایی‌شناسی در هنر مقوله‌ای مهمتر از تجربه‌های اخلاقی در هنر است و مبنایی برای ارتباط این دو عنصر وجود ندارد.
اخلاقیات را نباید معیاری برای برشمردن زیبایی‌شناسی در عرصه هنر دانست.
ادیان الهی نگاهی همگون و همسان به هنر دارند و تعارضی در آنها نیست.
هنر عنصری نیست که بتواند فرهنگساز باشد و بر اقتصاد موثر افتد. پس نباید آن را عنصری موثر در همه امور فرهنگی دید.